مدیریت دانش در سال ۲۰۱۶
«گوگل به قتل مدیریت دانش کمک کرد. وقتی مردم میبینند که چقدر جستجوی دانش بیرونی راحت است، دیگر به فرایندهای دشوارتر جستجوی دانش درونی علاقهای نشان نمیدهند».ما در انبوهی از نرم افزارها و راهکارهای اینترانتی غرق شدهایم که اساساً با مفهوم مدیریت دانش اشتباه گرفته شده است. هر چیزی که به منزلهی یک مخزن متمرکز باشد مدیریت دانش نیست❗️
اگر ما مدیریت دانش را به عنوان یک راه حل تکنولوژیکی به بازار معرفی کنیم، باید بپذیریم که شکست خوردهایم.
آینده به نوع متفاوتی از مدیریت دانش نیاز دارد، فرایند حرکت از شناسایی دانش تا بهکار بستن دانش میباید در بازههای زمانی کوتاهتری انجام پذیرد.
به عنوان مثال، این روزها درسآموختهها دیگر «خوانده» نمیشوند. بلکه نیازمند آنیم که نقاط یادگیری را شناسایی کرده و با تغییر رویهها، قوانین، تغییرات ارتباطی و آموزش، درسآموختهها را به سرعت عملیاتی کنیم.
وقتی افراد را برای گفتگو در خصوص تجربیات گذشته جمع میکنید، نمیتوانید از آنها انتظار داشته باشید که فقط در جلسه شرکت کنند و یک فنجان قهوه بنوشند. شما نیاز دارید افراد را متقاعد کنید که آموختهها را به عمل درآورند تا «سازمانی یادگیرنده» داشته باشید.
با سلام
اتفاقی که امروزه افتاده اینه که ما انسان ها فقط تجربه رو کسب میکنیم و هیچ استفاده ای از این ذخایر دانش خود نمیکنیم دلایل متعددی باعث این موضوع شده بعنوان مثال تنبلی ، عدم درخواست در بنگاه های فکری و…
بعبارت دیگر ما بیشتر اهل حرف شده ایم تا عمل که جای تاسف داره .این موضوع در همه امور صدق میکنه
سلام
به نظر من گوگل حاصل مدیریت دانش در سال های گذشته است و نمی توان وجود گوگل را به تنهایی عاملی برای کاهش میل محققین به روش های قدیمی شده است.
در این که در آینده نیاز به نوع جدیدی از مدیریت دانش برای پیشرفت داریم، شکی نیست ولی اگر به نیمه ی پر لیوان نگاه کنیم، با استفاده از امکانات امروزی اگر تعداد معدودی با همان تلاش گذشته، دست به تحقیق بزند با توجه به امکانات موجود، کارایی بیشتری خواهند داشت. پس می توان ضعف های انسانی را مشکل اصلی دانست.
اما درنهایت اگر در آبنده نیاز به مدیریت جدید باشد، با توجه به این نیاز، فرآیند مدیریت جدید هم بالاجبار فراگیر شده و نهایتا عملی خواهد شد.
نظر من متفاوته!!!
گوگل یکسری مسائل پیش پا افتاده رو حذف کرد و سطح دانش رو جهش داد!!
مثلا فکر کنید اگر قرار بود مسائل مربوط به هر محدوده علمی رو توی دانشگاه خاص خودش یاد بگیرید یا حتی یک پژوهش ساده انجام بدید چی می شد؟؟؟
بزارید اینطوری به قضیه نگاه کنیم:
اگرچه یکسری مسائل کلیدی رو دیگه نمی بینیم مثلا نحوه درست کاوش و تفکر ولی این امر حذف نشده بلکه مدل های دیگه جایگزین شده، انسان موجودی تطبیق پذیره و باید دانش های مختلف رو به انواع روش ها یاد بگیره پس تنبلی، ضعف ، استعداد و … همگی ارادی هستند و به ذهنی احتیاج دارند که بدن رو کنترل کنه نه برعکس!
پس تن پروری رو دنیا و عوامل اون به وجود نمیارن این خود ما هستیم که اینطور رفتار رو سرلوحه کار هامون می کنیم
مدیریت دانش، یعنی مدیریت فعالیتهای دانشی؛ مدیریت دانش یعنی مدیریت اذهان و مستندات. مدیریت دانش فراتر از انجام فعالیتهای دانشی است. مدیریت دانش لایهای فراتر از فعالیتهای دانشی بوده و متمرکز بر اهداف و راهبردهایی است که فعالیتهای دانشی را بهبود دهد. فعالیتهای خلق، اشتراک، بهرهبرداری و … فعالیتهای دانشی هستند که باید مدیریت شوند. به عنوان مثال اشتراک دانش، جز مدیریت دانش نیست، بلک موضوع مدیریت دانش است. نقش مدیریت دانش، بهبود اشتراک دانش است، نه انجام آن.
متاسفانه در گوگل فقط اشتراک گذاری انجام می شود بدون اینکه بررسی شود که آیا این دانش صحت دارد یا خیر?آیا موثق است یا خیر? برای مثال علاوه بر گوگل روند دانشنامه ویکی پدیا را نیز می توان مطرح کرد. روزانه در زبانهای مختلف و از سراسر جهان مطالبی افزوده می شود که صرفا بین اشخاص اشتراک گذاشته می شود. اما این دانش مدیریت نمی شود. البته به نقل از یکی از اساتید در حال حاضر تعدادی از مدیران شروع به بررسی مطالبی که به زبان انگلیسی است کرده اند تا مطالبی مفید،صحیح و معتبر در اختیار کاربران قرار گیرد. این تصحیح در هر زبان با افزایش روز به روز دانش بسیار مشکل می باشد.
تاسف دیگر از این بابت است که در کل نوع بشر به دنبال راحتی و آسایش است و اگر چیزی آماده و مهیا در اختیارش باشد دیگر به دنبال آن نمی رود. بسیاری از مهندسین طرحها یا روشهای خود را که نیازمند بررسی نیازمندی ها با ذینفعان یا تست و آزمایش آنهاست، به راحتی از این محیط استخراج کرده و بدون کوچکترین زحمتی از طرحهای از پیش آماده شده استفاده می کنند. این مورد به نظر من شاید معقول باشد اما خلاقیت را در افراد از بین می برد. غیر از افرادی که درونن به این نیاز خلق یا اکتشاف برسند، مابقی حیات خود را صرف استفاده از دانش دیگران می کنند،بدون انکه دانشی بر آن بیافزایند.
با سلام
به نظر می رسد با حضور و قدرت فوق العاده گوگل ، قوی ترین میاندارمدیریت دانش گوگل می باشد ولی از طرفی هم نباید منکر رسانه های اجتماعی شد چرا که رسانه های اجتماعی، نحوه استفاده ما از اینترنت را متحول کرده اند. مردم از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، تلگرام و … نه تنها برای بیان و به اشتراک گذاری احساسات و تفکرات شخصی، بلکه برای پیشبرد اهداف تجاری و شغلی خود نیز بهره می گیرند. شبکه های اجتماعی، امکان ارتباط با گستره وسیعی از مخاطبان را فراهم می کند .عنصر اجتماعی می تواند با نرم افزارهای متنوعی ترکیب شود. یکی از این گزینه ها، نرم افزارهای مدیریت دانش هستند. که اگر تدبیر مناسبی در این زمینه اندیشیده شود می توان در راستای مدیریت دانش کاربران را به نحوی به چالش وا داشت و ایجاد علاقه نمود.
سلام
دانش هر فرد در موردی خاص ممکن است با دیگران متفاوت باشد چون دانش زیر بنای مهارت ، تجربه و تخصص هر فرد است . اگر افراد دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهند مثلا از طریق سایت ، این دانش در اختیار کسانی قرار می گیرد که به دنبال یادگیری آن دانش هستند و در بازه کمتری به این دانش دست پیدا می کنند و گوگل به این کار کمک کرده است .
به نظر من تبدیل اطلاعات یا همان دانش بیرونی به دانش درونی به عهده ی خود فرد است و بیشتر دانش های امروزی با استفاده از گوگل و بقیه رسانه ها گسترش پیدا کرده است ، هر چند که این ابزار معایبی هم دارند .